نامه ششم

من و تو

سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن هنوزم پرمیکشه دل واسه به تو رسیدن

نامه ششم

 

 

 

بنام معبود پاییز و عشق و دلبستگی

 بی بهانه سلام

 پاییز گوارای وجود نازنینت نازنین مریم ، با روزهای مانده به آغاز چه می کنی؟راستی چرا هرچه       می شمارم تولدت نمی شود ، کاش می شد تقویم را ورق بزنم و آن وقت بگذریم...هر روز روز تولد توست ، هروقت برگی می افتد ، مرغی بال باز می کند ، غنچه ی سپید مریمی عاشق ، عکسش را در آب برکه ای زلال می بیند و خود را نمی شناسد . هروقت آسمان بغض می کند باران گلوی شمعدانی های صورتی را که کم کم رنگ می بازند به هوای آمدن تو تازه می کند و هروقت می آیی و دلم می خواهد بمانی اما می روی .

من و پاییز قرار گذاشته ایم به آن سه فصل دیگر هم سپرده ، امسال زودتر تولدت می شود ، لطف می کنی کمی زودتر کبوتران هلاک چشم به راه صحن خیس از اشک دلم را به آرزویشان برسانی .

زیبای من ، ای تنها دلیل ردکردن هردلیل و ای تنها بهانه ی آوردن هر بهانه دیوانه ی برق نخست نگاه تو ام با یک جور بی تابی از نوع بی بازگشتش .

می دانی که چه می گویم تنها تو می دانی ، دیگران اگر بخواهند بدانند هم نمی توانند . فدای انعکاس فروغ بی نظیر چشمان روشن معصومت ، محض خاطر تولدت از آن جواب هایی برایم بنویس که جادو می کند .

دلم تنگست برای خودت ، تولدت ، جادویت ، سرزنشت ، هرچه به جز سفرت .

بگذار پرنده ی سرگردان نگاهم در پناه آلاچیق مژگان مجنونت تا ابد احساس آرامش کند و آتش عطشم را با جرعه ای که هیچکس هرگز از هیچ چشمه ای ننوشیده ، خاموش نه ، شعله ورترش کن .

من کلبه ی خوشبختی تو را با گل های شوقم فرش خواهم کرد و برایت سایبانی از جنس پناه پروردگار خواهم ساخت و قشنگ ترین لحظه هایم را به پای ساده ترین دقایقت خواهم ریخت تا باز هم بدانی که من عاشق ترین پروانه ات بودم ،مجنون ترین دیوانه ات هستم و چه بخواهی ، چه نخواهی در خانه ات خواهم ماند با عاشق ترین لهجه ای که یک لیلای باوفا سالها زیر سایه ی خورشید در صحرا آموخته است با یک سبد آرزوی در حال رسیدن و سرخ ترین حس پرواز مرغی که می داند هرگز نمی رسد نه تنها به تو بلکه به هرکس که روزی ، ثانیه ای در این دنیا بوده ، به کسی که فرصت دارد هنوز هم در این دنیا باشد و کسی که در تالار انتظار سرنوشت ، شمارش معکوس خود را برای به دنیا آمدن آغاز کرده است .

تولدت را تبریک می گویم ، دیر نیست روزی که همه به قول سهراب تو را به هم تبریک می گویند . نازنینی حرف قشنگی برایم نوشت با یاد او برای تو می نویسم : لمس بودنت مبارک .

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, ساعت 16:46 توسط امید |